صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۸۸۳

۱

ما درد را به ذوق می ناب می کشیم

از آه سرد منت مهتاب می کشیم

۲

از حیف و میل پله میزان ما تهی است

از سنگ، ناز گوهر سیراب می کشیم

۳

پاکی است شرط صحبت پاکیزه گوهران

پیش از پیاله دست و دهن آب می کشیم!

۴

بر خاک تشنه جرعه فشانی عبادت است

ما باده را به گوشه محراب می کشیم

۵

از آب زندگی نکشد هیچ تشنه لب

نازی که ما ز خنجر سیراب می کشیم

۶

داریم با کجی طمع راستی ز خلق

گوهر برون ز بحر به قلاب می کشیم

۷

نتوان به خار و خس ره سیلاب را گرفت

دست ازعنان این دل بیتاب می کشیم

۸

ترسانده است دولت بیدار چشم ما

از بخت خفته ناز شکر خواب می کشیم

۹

از رفتن حیات که بودیم دلگران

امروز ناز آمدن آب می کشیم

۱۰

ما خواب را به دیده خود تلخ کرده ایم

شیر و شکر ز ساغر مهتاب می کشیم

۱۱

صائب به زور گریه بی اختیار، ما

در گوش بحر حلقه گرداب می کشیم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۶۸

نظرات