صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۹۰۹

۱

در هر که ترا دیده به حسرت نگرانم

عمی است که من زنده به جان دگرانم

۲

بیداری دولت به سبکروحی من نیست

هر چند که در چشم تو چون خواب گرانم

۳

از داغ جنون دیده من باز نگردید

چون عقل سبکسر کند از دیده ورانم؟

۴

دستی که ز دقت گره از موی گشودی

در زیر زنخ ماند ازین خوش کمرانم

۵

فریاد که از کوتهی دست نگردید

جز لغزش پا قسمت ازین سیمبرانم

۶

هر چند که چون رشته نیایم به نظرها

شیرازه جمعیت روشن گهرانم

۷

غافل نیم از گردش پرگار چو مرکز

هر چند که در دایره بیخبرانم

۸

از بیجگری می تپدم دل ز شکستن

هر چند که در کارگه شیشه گرانم

۹

صائب ثمری نیست به جز تلخی گفتار

قسمت ز دهان و لب شیرین پسرانم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۸۰

نظرات