
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۹۲۹
۱
سررشته مهر از می بیباک بریدیم
بی دردسر از سلسله تاک بریدیم
۲
چون طفل یتیمی که ببرند ز شیرش
از دختر رز این دل غمناک بریدیم
۳
تا چند به یک حال کسی را نگذارند؟
از باده گذشتیم (و) ز تریاک بریدیم
۴
در سینه ز غیرت قدم آه شکستیم
سر رشته پیوند ز افلاک بریدیم
۵
این گریه تلخ (و) رخ کاهی ثمر (چیست)
نه رنگ شراب و نه رگ تاک بریدیم
۶
بر دوش نیفکنده به تاراج فنا رفت
هر جامه که از اطلس افلاک بریدیم
۷
بس گریه افسوس که دنباله رو اوست
در غورگی این خوشه که از تاک بریدیم
۸
از عشق گسستیم به صد خامی آغاز
صائب چه عبث خوشه ای از تاک بریدیم
تصاویر و صوت

نظرات