صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۹۶

۱

اگر به بندگی ارشاد می کنیم ترا

اشاره ای است که آزاد می کنیم ترا

۲

تو با شکستگی پا قدم به راه گذار

که ما به جاذبه امداد می کنیم ترا

۳

به دامنی که درین راه بر کمر بندی

غنی ز راحله و زاد می کنیم ترا

۴

بشو به خون ز دل اندیشه رهایی را

که گر عدم شوی، ایجاد می کنیم ترا

۵

درین محیط، چو قصر حباب اگر صد بار

خراب می شوی، آباد می کنیم ترا

۶

به تیغ غمزه دلت را کنیم اگر صد چاک

به زلف، شانه شمشاد می کنیم ترا

۷

ترا به جنت دربسته می شویم دلیل

اگر به خامشی ارشاد می کنیم ترا

۸

ز شکر و شکوه مزن دم تو چون تنک ظرفان

اگر غمین و اگر شاد می کنیم ترا

۹

ز مرگ تلخ به ما بدگمان مشو زنهار

که از طلسم غم آزاد می کنیم ترا

۱۰

فرامشی ز فراموشی تو می خیزد

اگر تو یاد کنی، یاد می کنیم ترا

۱۱

اگر تو چشم بپوشی ز شاهدان مجاز

غنی ز حسن خداداد می کنیم ترا

۱۲

اگر ز کوه غم ما گران نسازی روی

ز خرمی فرح آباد می کنیم ترا

۱۳

چو ماهیان مشو از یاد کرد ما غافل

وگرنه روزی صیاد می کنیم ترا

۱۴

اگر تو برگ علایق ز خود بیفشانی

بهار عالم ایجاد می کنیم ترا

۱۵

نوازشی است زبان را، نه از فراموشی است

اگر گهی به زبان یاد می کنیم ترا

۱۶

ندیده ایم به این لطف آدمی، چه عجب

اگر غلط به پریزاد می کنیم ترا

۱۷

مساز رو ترش از گوشمال ما صائب

که ما به تربیت استاد می کنیم ترا

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۳۱۴

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۱۷ - ۲۲:۰۲:۵۴
اصطلاح حباب برای هستی و انسان و دریا برای حقیقت عالم که پروردگار است در اثار دانایان باورمند به وحدت و جود و نیز انانکه به زن /بودیسم باور دارند روایی داشته است ، مراجعه شود به کتاب پروفسور ایزوتسو و جناب مهدی سر رشته داری به نام هستی زمان و افرینش
user_image
احمدکریمی
۱۴۰۲/۰۱/۰۸ - ۱۷:۲۰:۰۹
که از طلسم غم آزاد می کنیم ترا    اشعار صائب همیشه به قشر خاصی تعلق ویژه دارد. همین قشر هست که میتواند سالها با این اشعار زندگی کند‌. چون سرگذشت آنهاست