
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۹۹۴
۱
از بصیرت نیست دنبال تمنا تاختن
همچو طفلان هر طرف بهر تماشا تاختن
۲
تا چو سوزن رشته پیوند مریم نگسلی
از زمین بر آسمان نتوان چو عیسی تاختن
۳
چون توانی همعنان شد با سبکروحان، که تو
مانده کردی مرکب تن را ز بی جا تاختن
۴
دارد آتش زیر پای خویشتن موج سراب
از سبک مغزی بود دنبال دنیا تاختن
۵
گوی سبقت هر که از میدان برد مردست مرد
سهل باشد در بیابان اسب تنها تاختن
۶
بر سبک مغزی غبار انفعال افزودن است
اسب چوبین با براق عرش پیما ساختن
۷
داغ دارد جرأت پروانه صائب شیر را
از که می آید به آتش بی محابا تاختن؟
تصاویر و صوت

نظرات