
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۰
۱
عشق کو تا گرم سازد این دلِ رنجور را
در حریمِ سینه افروزد چراغِ طور را
۲
حیرتی دارم که با این نشأه سرشارِ عشق
دار چون بر دوشِ خود دارد سرِ منصور را
۳
چند از هر کوکبی نیشی به چشمِ من خورد؟
وقت شد کآتش زنم این خانهٔ زنبور را
۴
ای مسیحا از علاجم دست کوتهکن که نیست
صندلی از لای خُم بهتر سَرِ مخمور را
۵
چون ز دل آمد غبارِ خطِ مشکینِ ترا؟
کز نظر پنهان کند دلخوشکنِ صد مور را
تصاویر و صوت


نظرات
حسن خوش فکر