
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۰۴۱
۱
شوق ما بال و پر جسم گران خواهد شدن
دار بر منصور ما تخت روان خواهد شدن
۲
عشق دارد سختیی اما گوارا می شود
بیستون بر کوهکن رطل گران خواهد شدن
۳
هست اگر هر گریه ای را خنده ای در چاشنی
ریشه غم در دل ما زعفران خواهد شدن
۴
از هواداران مشو غافل که وقت برگریز
طوق قمری سرو را خط امان خواهد شدن
۵
چون زلیخا هر که در عشق جوانان پیر شد
از ورق گردانی دوران جوان خواهد شدن
۶
گر به این عنوان شود اوضاع دنیا ناگوار
خضر بیزار از حیات جاودان خواهد شدن
۷
رشته سر در گم ما را نخواهد یافتن
سوزن عیسی اگر بر آسمان خواهد شدن
۸
زین شکست و بست کز گردون مرا در طالع است
استخوانم مغز و مغزم استخوان خواهد شدن
۹
صائب آن آیینه رو خواهد به فکر ما فتاد
طوطی خاموش ما شکرفشان خواهد شدن
تصاویر و صوت

نظرات