صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۱۰۶

۱

دل ز کاهش واصل آن یار جانی شد ز من

این زمینی از ریاضت آسمانی شد ز من

۲

مشت خاری داشتم تا آشیانی داشتم

باغها سر تا سر از بی آشیانی شد ز من

۳

خانه داری دستگاه عیش بر من تنگ داشت

خانه یک شهر از بی خانمانی شد ز من

۴

تا چو تاک از دست خود دادم عنان اختیار

نخل سرکش زیر دست از خوش عنانی شد ز من

۵

ریختم در پیش دریا آبروی خود، ولیک

صد صدف سیراب از گوهرفشانی شد ز من

۶

چون گل رعنا درون خویش اندودم به خون

تا درین بستانسرا رنگ خزانی شد ز من

۷

می کنم صائب قضا گر عمر کوتاهی نکرد

آنچه فوت از زندگی در شادمانی شد ز من

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۷۹

نظرات