صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۱۱۲

۱

آه مظلوم است در بالا دوی ادراک من

از زبردستی به ساق عرش پیچد تاک من

۲

کیست دیگر تا تواند دست با من کوفتن؟

کآسمان باآن زبردستی بود در خاک من

۳

نیست چین نارسایی در کمند فکرتم

هست گیراتر ز چشم آهوان فتراک من

۴

چون پر پروانه سوزد پرده افلاک را

گر نفس در دل ندزدد شعله ادراک من

۵

اشک نیسان چون صدف گوهر شود در سینه ام

وقت تخمی خوش که افتد در زمین پاک من

۶

جوهر ذاتی نمی گرداند از شمشیر روی

می زند سرپنجه با دریا خس و خاشاک من

۷

شمع عالمسوز را انگشت زنهاری کند

چون به محفل رو نهد پروانه بی باک من

۸

سیر چشمان را نظر بر جامه پوشیده نیست

ورنه بوی پیرهن باشد گریبان چاک من

۹

می شود صائب ز سوز سینه ام عالم فروز

گر چراغ کشته ای آرد کسی بر خاک من

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۸۲

نظرات