
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۱۳۲
۱
ناله نی از جگرها آه می آرد برون
یوسفی در هر نفس از چاه می آرد برون
۲
رهروی کز کاروان یک بار دور افتاده است
خار را از پا به منزلگاه می آرد برون
۳
از بهای خویش افتادن، به چاه افتادن است
هرزه یوسف را فلک از چاه می آرد برون
۴
در تنور رزق چون نوبت به قرص ما رسد
چرخ گویا بیژنی از چاه می آرد برون
۵
آنچه می ریزد ز مژگان کلک صائب نقطه نیست
ماه کنعان سر ز جیب چاه می آرد برون
تصاویر و صوت

نظرات