
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۱۳۷
۱
شمع را شب تیغ روشن از نیام آید برون
از سیاهی اختر پروانه شام آید برون
۲
حسن کامل می شود در پرده شرم و حیا
از ته این ابر ماه نو تمام آید برون
۳
سبزه می آید به دشواری برون از زیر سنگ
خط به تمکین زان لب یاقوت فام آید برون
۴
می شود از آفتاب تند محشر خامسوز
از تنور خاک، نان هر که خام آید برون
۵
از رهایی بیشتر باشد ز زندانش خطر
از تن خاکی چو جانی ناتمام آید برون
۶
دیدن پنهان او نگذاشت در من زندگی
آه ازان روزی که این تیغ از نیام آید برون
۷
نزل خاصان است صائب حرف شورانگیز عشق
از دو صد طوطی یکی شیرین کلام آید برون
تصاویر و صوت

نظرات