
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۱۶۶
۱
گوی سیمین ذقن، زلف چو چوگان را ببین
در رکاب ماه نو خورشید تابان را ببین
۲
گر ندیدی بر لب کوثر هجوم تشنگان
گرد لعل آبدارش خط ریحان را ببین
۳
خستگان را در دل شبهاست افزون پیچ و تاب
در سواد زلف، دلهای پریشان را ببین
۴
در غبار تیره نتوان دید ماه عید را
گرد هستی برفشان ابروی جانان را ببین
۵
با خودی در تنگنای دیده موری اسیر
خیمه بیرون زن ز خود ملک سلیمان را ببین
۶
جلوه بی پرده می سوزد پر و بال نگاه
در ته ابر تنک خورشید تابان را ببین
۷
دست بردار از عنان اختیار خود چو موج
آنگه از دریای رحمت مد احسان را ببین
۸
خط باطل نیست در دیوان آن جان جهان
زیر هر موج سرابی آب حیوان را ببین
۹
باغ جنت مشت خاشاکی است از گلزار غیب
سر فرو بر در گریبان، باغ و بستان را ببین
۱۰
از رکاب عشق صائب دست همت بر مدار
زیر پای خود سر گردون گردان را ببین
تصاویر و صوت

نظرات