صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۱۶۷

۱

گلگل از می روی آتشناک جانان را ببین

گلفشانی را تماشا کن، چراغان را ببین

۲

ای که می گویی چرا بی دین و دل گردیده ای

چشم های کافر آن نامسلمان را ببین

۳

میوه فردوس را تاب نگاه گرم نیست

از نظر پوشیده آن سیب زنخدان را ببین

۴

سرسری چون آب ازین بستانسرا نتوان گذشت

پای در دامن کش آن سرو خرامان را ببین

۵

بی ثبات پا، گل از نظاره چیدن مشکل است

خار دیوار گلستان شو، گلستان را ببین

۶

پیش دست و تیغ او سر بر خط تسلیم نه

آنگه از زخم نمایان مد احسان را ببین

۷

ای که می گویی به گل خورشید را نتوان نهفت

روی گردآلود آن خورشید تابان را ببین

۸

عشق چون پاک از غرض گردد کمند الفت است

گرد مجنون جمع این وحشی غزالان را ببین

۹

خاکساری می دهد گردنکشان را خاکمال

گوی شو، سر پیش پا افکنده چوگان را ببین

۱۰

موشکافی بی حضور قلب صائب مشکل است

جمع کن خود را و آن زلف پریشان را ببین

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۱۰۸

نظرات