
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۱۶۸
۱
نرگس نیلوفری، مژگان زرین را ببین
چشم زرین چنگ آن غارتگر دین را ببین
۲
پیش آن رو حرف خوبان ختن گفتن خطاست
زیر چین زلف، آن رخسار ماچین را ببین
۳
در دل شب گر ندیدی صبح عالمتاب را
در لباس عنبرین آن سرو سیمین را ببین
۴
گر ندیدی شاخ گل را با خزان آمیخته
بر سر دوش من آن دست نگارین را ببین
۵
ای که می پرسی چرا گردیده ای مست و خراب؟
آن لب میگون و آن چشم خمارین را ببین
۶
خنده کبک است در گوشش فغان عاشقان
سرگرانی را نظر کن، کوه تمکین را ببین
۷
گر ندیدی ریشه جان بر لب آب حیات
گرد آن لبهای میگون خط مشکین را ببین
۸
صائب از دامان گل دست طمع کوتاه دار
زخمی خار ندامت دست گلچین را ببین
تصاویر و صوت


نظرات