
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۲۵
۱
کجا به دام کشد سایه نهال مرا
شکوفه خنده شیرست از ملال مرا
۲
فروغ گوهر من از نژاد خورشیدست
به خیرگی نتوان کرد پایمال مرا
۳
چنین که لقمه غم در گلوی من گره است
می حرام بود روزی حلال مرا
۴
چسان به خنده گشایم دهن، که همچون برق
لب شکفته بود مشرق زوال مرا
۵
پی شکست من ای سنگ، پر بهم مرسان
که می کند تپش دل شکسته بال مرا
۶
فریب عشوه دنیا نمی خورم صائب
نظر به حسن مآل است نه به مال مرا
تصاویر و صوت

نظرات