
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۲۵۵
۱
آب شد بس که در آتشکده دل پیکان
دل مجنون مرا گشت سلاسل پیکان
۲
صحبت راست روان بال و پر توفیق است
که ز آمیزش تیرست سبکدل پیکان
۳
نرسد بال و پر سعی به بی تابی دل
می رسد پیشتر از تیر به منزل پیکان
۴
نیست آرام به یک جای دل آزاران را
که بود در تن زخمی متزلزل پیکان
۵
طمع روی دل از سخت کمانی دارم
که به عشاق دهد در عوض دل پیکان
۶
در دل از سختی ایام گرههاست مرا
که از آنهاست کمین عقده مشکل پیکان
۷
از زمین چون هدف آغوش گشا می خیزند
اهل دل را اگر آید ز مقابل پیکان
۸
نگذرد چون سخن سخت ز من راست چو تیر؟
که مرا گشت ز سختی گره دل پیکان
۹
جوهر از بیضه فولاد برون می آرد
ساده لوحی که مرا می کشد از دل پیکان
۱۰
آسمان سیر شد از عشق، دل ما صائب
پر برآرد ز سبکدستی قاتل پیکان
تصاویر و صوت


نظرات