
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۳۰۳
۱
حذر کن از عرق روی لاله رخساران
که می کند به دل سنگ رخنه این باران
۲
دو چشم شوخ تو با یکدگر نمی سازند
که در خرابی هم یکدلند میخواران
۳
همیشه داغ دل دردمند من تازه است
که شب خموش نگردد چراغ بیماران
۴
مرا ز گریه چه حاصل، که چاک سینه ابر
رفوپذیر نگردد به رشته باران
۵
عنان به طول امل می دهی، نمی دانی
که مغز آدمیان است رزق این ماران
۶
ز همرهان گرانبار خود مشو غافل
مرو ز قافله ها پیش چون سبکباران
۷
گناه باده پرستان به توبه نزدیک است
خدا پناه دهد از غرور هشیاران!
۸
به آب تیغ شود شسته عاقبت صائب
غبار خواب ز چشم و دل ستمکاران
تصاویر و صوت

نظرات