صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۳۰۴

۱

به شکر این که نه ای، ای صراحی از دوران

به پای خم برسان سجده ای ز مخموران

۲

ز لاف دیده وری بی بصر به چاه افتد

فزاید از ره نارفته کوری کوران

۳

ز مال، تلخی حسرت بود نصیب حریص

ز نوش خویش بود نیش رزق زنبوران

۴

همین بس آفت نخوت که در زمان حیات

ز سرکشی علف دوزخند مغروران

۵

به روزگار خط امیدهاست عاشق را

که وقت شام بود صبح عید مزدوران

۶

خط تو در دل من حشر آرزوها کرد

که در بهار برآیند از زمین موران

۷

حجاب نیست ز ارباب عقل مجنون را

نمی کشند خجالت ز بی بصر عوران

۸

دلم ز ناخن دخل حسود می لرزد

چنان که از نگه خیره روی مستوران

۹

ز قرب مردم دنیا کناره کن صائب

که دل سیاه کند صحبت خدادوران

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۱۷۵

نظرات