صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۳۲۶

۱

مباش درصدد بی شمار خندیدن

که صبح باخت نفس از دوبار خندیدن

۲

دل از گشایش لبها چو پسته نگشاید

خوش است از ته دل غنچه وار خندیدن

۳

یکی هزار کند نقد زندگانی را

به روی سوختگان چون شرار خندیدن

۴

جهان به چشم حسودان سیاه می سازد

چو لاله با جگر داغدار خندیدن

۵

درآ به عالم سختی کشان و عشرت کن

که ریخته است درین کوهسار خندیدن

۶

بود گشادن آغوش در وداع حیات

درین زمانه ناپایدار خندیدن

۷

فریب عشرت دنیا مخور که بی دردی است

برون نرفته ازین نه حصار خندیدن

۸

نمود آب عقیق ترا غبارآلود

ز زیر لب به من خاکسار خندیدن

۹

دهان غنچه و چشم ستاره و لب صبح

گذاشتند به آن گلعذار، خندیدن

۱۰

خبر نیافته ز انجام کار خود صائب

ز غفلت است در آغاز کار خندیدن

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۵۷۱
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۱۸۶

نظرات