صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۳۵۰

۱

هلاک جلوه برق است آشیانه من

بغل چو موج گشاید به سیل خانه من

۲

خراب حالی ازین بیشتر نمی باشد

که جغد خانه جدا می کند ز خانه من

۳

سیاه مستی من رنگ بست افتاده است

خمار صبح ندارد می شبانه من

۴

ز بس گزیده ز دلگیری وطن شده ام

زبان مار بود خار آشیانه من

۵

روانی سخن من ز هم خیالان نیست

ز موج خویش چو دریاست تازیانه من

۶

چراغ دولت ابر بهار روشن باد!

که چون صدف ز گهر ساخت آب و دانه من

۷

به ابر قطره دهم سیل در عوض گیرم

ز خرج، بیش چو دریا شود خزانه من

۸

مرا ز خاک به اندک توجهی بردار

چو تیر کج مگذر راست از نشانه من

۹

ز گریه ای که مرا در گلو گره گردد

سپهر سفله کند کم ز آب و دانه من

۱۰

گرفته بود جهان را فسردگی صائب

دماغ خشک جهان تر شد از ترانه من

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۶۰۶
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۱۹۷

نظرات