
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۳۵۷
۱
ز نقش چپ رود آب سیه به جوی نگین
ز نقش راست نگردد سیاه روی نگین
۲
گهر اگر چه عزیزست هر کجا باشد
بود به خانه خود بیش آبروی نگین
۳
بلند نامی غربت زیاده از وطن است
که پشت نقش بود در نگین به روی نگین
۴
نیاز خود نبرد پیش غیر، پاک گهر
بود به آب رخ خویشتن وضوی نگین
۵
ز قرب، رزق نگردد نصیب بی قسمت
که هست در جگر آب خشک، جوی نگین
۶
توان به زحمت بسیار نامدار شدن
که پشت خاتم خم شد به جستجوی نگین
۷
ز بخت تیره نتابند نامجویان روی
که گردد از سیهی راست گفتگوی نگین
۸
خیال لعل تو هم می رود ز دل بیرون
اگر رود ز نگین خانه آرزوی نگین
۹
ز آرزو دل ما ساده می شود صائب
به دست محو شود نقش اگر ز روی نگین
تصاویر و صوت

نظرات