صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۳۹۳

۱

دلدار رفت و برد دل خاکسار من

یکبار شد ز دست کند و شکار من

۲

رفتی و رفت با تو دل بی قرار من

یکبار شد تهی ز دو گوهر کنار من

۳

می بود سهل کار دل غم کشیده ام

بودی به جای خویش اگر غمگسار من

۴

واحسرتا که چون گل رعنا به باد رفت

در یک نفس خزان من و نوبهار من

۵

از نیم جان من به چه تقصیر دست داشت؟

شوخی که برد صبر و شکیب و قرار من

۶

باری مرا به داغ جدایی چو سوختی

غافل مشو ز حال دل داغدار من

۷

صبری که بود پشت امیدم ازو به کوه

در روزگار هجر نیامد به کار من

۸

باغ و بهار من ز جهان دامن تو بود

دیگر به دامن که نشیند غبار من؟

۹

آیا بود به گریه شادی بدل شود

این گریه های تلخ شب انتظار من؟

۱۰

صائب ترانه ای که بشوید ز دل غبار

امروز نیست جز سخن آبدار من

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۲۱۹
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۶۱۰

نظرات

user_image
شهرام
۱۳۹۳/۰۱/۱۷ - ۰۵:۲۶:۵۳
کمند در بیت اول صحیح است