صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۴۲۸

۱

جانا که ترا گفت که ترک می و نی کن؟

بردار لب از ساغر و خون در دل می کن

۲

بر کشتی می نامه نی باد مرادست

ای مطرب کوتاه نفس، باد به نی کن

۳

تا چند پی کبک به کهسار برآیی؟

در پای خم امروز شکار بط می کن

۴

تا روی کند عیش و طرب، پشت به خم ده

تا پشت کند محنت و غم، روی به می کن

۵

هان خضر، تو آب در میخانه بیفشان

هان ای دم عیسی، تو هواداری نی کن

۶

یک جرعه بر این خاک سیه کاسه بیفشان

قارونکده خاک پر از حاتم طی کن

۷

سنگ کف طفلان حشم زنگ برآورد

بی درد، ز صحرای جنن روی به حی کن

۸

صائب همه کس گوش به فریاد تو دارد

یک ناله جانسوز درین بزم چو نی کن

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۲۳۷
کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۷۹۰
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۵۹۰

نظرات

user_image
Hossein
۱۴۰۳/۰۴/۱۲ - ۲۲:۴۹:۲۷
در بیت دوم، بر کشتی، منظور چیه ؟ مخفف «کشته‌ی می» منظور است؟
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۳/۰۴/۱۳ - ۰۵:۳۱:۰۹
سلام     امکان داره ناله نی باشه  البته من هرچه جستجو کردم نامه نی دیدم  ودسترسی به دیوان ایشان هم نداشتم  ،ولی با توجه به مصرع دوم بنظر ناله نی بهتر معنی را کامل میکنه لطفاً راهنمایی بفرمایید .   متشکرم با آرزوی شادی برای شما