صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۴۷۳

۱

ای بهار آفرینش گرده سیمای تو

رشته جانها خس و خاشاک از دریای تو

۲

جوی خون از دیده خورشید می سازد روان

چهره خاک از فروغ لاله حمرای تو

۳

خاک تا گردن میان آب پنهان گشته است

بس که می سوزد دلش از آتش سودای تو

۴

دامن بی طاقتان را خاک نتواند گرفت

چون شرر از سنگ می آید برون جویای تو

۵

گوهر دلها ز گلزار تو عقد شبنمی است

رشته جانها رگ ابری است از دریای تو

۶

خاک شد بیدار از خواب گران نیستی

از عرق افشانی رخسار جان افزای تو

۷

تیغ اگر بارد به فرقش، همچنان آسوده است

بس که حیران است صائب در رخ زیبای تو

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۲۵۸

نظرات