
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۴۸۷
۱
تلخرو از هر نسیم سهل چون دریا مشو
تیغ اگر چون موج بارد بر سرت از جا مشو
۲
آفت شهرت ندارد خلوت در انجمن
بهر شهرت گوشه گیر از خلق چون عنقا مشو
۳
بر رخ هر کس که نگشاید ازو دل چون نسیم
در گلستان جهان چون غنچه گل وا مشو
۴
موج دریا را حجاب دیدن ساحل مکن
در میان کار دنیا غافل از عقبی مشو
۵
می توان تا گشت باغ دلگشا اطفال را
همچو مجنون گردباد دامن صحرا مشو
۶
چون به احسان می توان آزادگان را بنده کرد
از بخیلی بنده سیم و زر دنیا مشو
۷
دولت از دست دعا دارد حصار عافیت
در بزرگی غافل از دریوزه دلها مشو
۸
قطره در گوهر ز موج انقلاب آسوده است
مرد طوفان حوادث نیستی دریا مشو
۹
رشته مریم چه باشد تا ز هم نتوان گسیخت؟
پای بند رشته آمال چون عیسی مشو
۱۰
صائب از شبگیر راه دور کوته می شود
پای خواب آلوده این دامن صحرا مشو
تصاویر و صوت

نظرات