
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۵۱۰
۱
چرب نرمی ز رقیبان ستمکار مجو
گل بی خار ز خار سر دیوار مجو
۲
مغز تحقیق ز ارباب عمایم مطلب
آنچه در سر نتوان یافت ز دستار مجو
۳
با علایق سخن از عالم تجرید مزن
پیشی از قافله با جان گرانبار مجو
۴
سخنی کز لب خاموش تراود بکرست
گوهر سفته ز گنجینه اسرار مجو
۵
در ترازوی قیامت نتوان یافت کجی
حیف و میل از دل و از دیده بیدار مجو
۶
سرو را دست تهی خط امان شد ز خزان
عمر اگر می طلبی روزی بسیار مجو
۷
دل آسوده مخواه از فلک زنگاری
خوشه از سبزه بی حاصل زنگار مجو
۸
سایه بال هما خواب گران می آرد
در سراپرده دولت دل بیدار مجو
۹
خون چو شد مشک، محال است دگر خون گردد
دل خود صائب ازان طره طرار مجو
تصاویر و صوت

نظرات