
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۵۲۴
۱
چو از تو دیده و دل کامیاب شد هر دو
مرا ازین چه که عالم خراب شد هر دو؟
۲
دو مصرع است دو زلف که از بیاض عارض او
که بهر مشق جنون انتخاب شد هر دو
۳
فغان که جوهر شمشیر یار و موی میان
یکی به کشتنم از پیچ و تاب شد هر دو
۴
مدار دست ز دامان دل که کعبه و دیر
ز سیل عشق مکرر خراب شد هر دو
۵
مرا ز دیده و دل بود چشم بیداری
به یک فسانه غفلت به خواب شد هر دو
۶
دریغ و درد که عصیان ما و طاعت ما
یکی شمرده به روز حساب شد هر دو
۷
مکن ملاحظه از مردمان که دیده من
تهی چو حلقه چشم رکاب شد هر دو
۸
چه طرف بستم ازان روی آتشین صائب؟
جز این که چشم و دل من پر آب شد هر دو
تصاویر و صوت







نظرات