
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۵۳
۱
رسیده است به آفاق صیت دولت ما
تپیدن دل بی تاب ماست نوبت ما
۲
کلاه گوشه اقبال ماست بی کلهی
گذشتگی ز دو عالم بود جنیبت ما
۳
خزینه گهر ما معانی رنگین
بریدن از دو جهان است تیغ جرأت ما
۴
ز نور جبهه ما می شود جگرها آب
ز داغ عشق بود آفتاب رایت ما
۵
چو صبح، حق نفس بر جهانیان داریم
نمک به چشم جهان ریخت شور فکرت ما
۶
هزار تیغ زبان را نمود جوهردار
دگر چه کار کند پیچ و تاب غیرت ما؟
۷
چو نوبهار، بود از معانی رنگین
تمام روی زمین، زیر بار نعمت ما
۸
دهن چو شیشه گشاییم بهر شادی خلق
وگرنه مهر خموشی است جام عشرت ما
۹
زیادتی نکند هیچ لفظ بر معنی
ز راست خانگی خامه عدالت ما
۱۰
ز مهر و ماه نداریم روشنایی چشم
ز نور فطرت ما روشن است خلوت ما
۱۱
گرفته بود چمن را فسردگی صائب
شدند نغمه سرا، بلبلان ز غیرت ما
تصاویر و صوت


نظرات