صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۵۳۵

۱

خون لاله لاله می چکد از رنگ آل تو

گلگونه همند جلال و جمال تو

۲

افتاده است خال تو از چشم شوختر

این نافه پیش پیش دود از غزال تو

۳

عریان ز آفتاب قیامت نمی کشد

خورشید آنچه می کشد از انفعال تو

۴

عالم ز نقش پای تو گردید لاله زار

شد بس که خون بیگنهان پایمال تو

۵

ذوق وصال می گزد از دور پشت دست

گرم است بس که صحبت من با خیال تو

۶

هر چند عارض تو بهشتی است دلگشا

صد پرده خوشترست ز عارض خصال تو

۷

نقاش بر ورق نتواند کشیدنش

از بس که سرکش است قد چون نهال تو

۸

خواهی حنای پا کن و خواهی نگار دست

من مشت خون خویش نمودم حلال تو

۹

صائب چنین که طبع تو شد بر سخن سوار

خواهد گرفت روی زمین را خیال تو

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۶۲۸
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۲۹۱

نظرات