صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۵۸۹

۱

شنیدم آه گرمی با تو گستاخانه سرکرده

به جسم نازکت بیماری چشمت اثر کرده

۲

گل رخسارت از دلسوزی تب آتشین گشته

ملاقات لبت تبخاله را تنگ شکر کرده

۳

خمار خون مظلومان که بی قیدانه می خوردی

سر بی مهریت را آشنای دردسر کرده

۴

رگ دست ترا کز رشته جان است نازکتر

طبیب بی مروت بوسه گاه نیشتر کرده

۵

به امیدی که با نبض تو دستی آشنا سازد

مسیح از خانه خورشید آهنگ سفر کرده

۶

ترا صائب اگر پای عیادت هست خوش باشد

که ما را این خبر از هستی خود بی خبر کرده

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۳۲۰

نظرات

user_image
الهام
۱۳۹۸/۰۷/۰۱ - ۰۴:۵۰:۵۴
اصل و درست مصرع اول این است: شنیدم گرمی می با تو گستاخانه سر کرده