صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۵۹۶

۱

به ستم کی رود از جای دل غم دیده؟

این سپندی است که مرگ بسی آتش دیده

۲

زخم ناسور من از حسرت مشک است کباب

شانه زلف سیاهش به سمن پیچیده

۳

گوهر راز مرا بر کف اظهار گذاشت

دیده اشک فشان از نگه دزدیده

۴

چه غم از ناز خریدار گرانجان دارد؟

آن که از گرمی بازار دکان برچیده

۵

از خیال گل رخسار تو هر قطره اشک

گل ابری است که در خون شفق غلطیده

۶

گوهری را که ظفرخان نبود جوهریش

نشمارندش ارباب خرد سنجیده

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۳۲۴

نظرات