صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۶۰۲

۱

ز رفتن تو ز جسم ضعیف جان رفته

همای از سر این مشت استخوان رفته

۲

دو دولت است که یکبار آرزو دارم

تو در کنار من و شرم از میان رفته

۳

به نوبهار چنان غره ای که پنداری

که خار در قدم موسم خزان رفته

۴

امید گوشه چشمم به دستگیری توست

که در رکاب تو از دست من عنان رفته

۵

کلاه گوشه دودم به عرش ساییده است

حدیث عشق تو هرگاه بر زبان رفته

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۳۲۷

نظرات