
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۶۱۵
۱
لاله است این که از جگر خاک سرزده؟
یا لیلی است سر ز سیه خانه برزده
۲
عنبر به جام باده گلگون فکنده اند؟
یا بخت ماست غوطه به خون جگر زده
۳
در چادر شکوفه نهفته است برگ سبز؟
یا طوطی است غوطه به تنگ شکر زده
۴
از اشتیاق روی تو ای نوبهار حسن
دستی است شاخ گل که گلستان به سرزده
۵
چون وا نمی کند گره از دل، چه حاصل است
زان دستها که سرو به طرف کمر زده؟
۶
صائب چو زخم سینه گل بخیه گیر نیست
زخمی که روزگار مرا بر جگر زده
تصاویر و صوت

نظرات