
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۶۴
۱
رسید صبر به فریاد بینوایی ما
کلید روزی ما شد شکسته پایی ما
۲
عجب که دیده ما سیر گردد از نعمت
که ساختند نگون، کاسه گدایی ما
۳
سبک چو ابر بهاران ز لاله زار، گذشت
ز خارزار ملامت برهنه پایی ما
۴
ز لطف بیشتر از قهر دلشکسته شویم
ز سنگ سخت تر افتاده مومیایی ما
۵
به نور عاریه محتاج نیستیم چو ماه
که هست از نفس خویش روشنایی ما
۶
نمی رسد به هدف گر به آسمان رفته است
نکرده ترک هوا، ناوک هوایی ما
۷
ز بس چو غنچه پیکان گرفته دل گشتیم
نسیم دست کشید از گرهگشایی ما
تصاویر و صوت

نظرات