صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۶۵

۱

هزار حیف که گل کرد بینوایی ما

به چشم آبله آمد برهنه پایی ما

۲

ز چرب نرمی ما دشمنان دلیر شدند

خمیر مایه غم گشت مومیایی ما

۳

چراغ دیده روزن ز خانه درگیرد

به آفتاب رسیده است روشنایی ما

۴

ز دامن نظر اهل عشق پاکترست

زمین میکده از فیض پارسایی ما

۵

به جامه گل رعنا به بوستان آید

گل عذار تو و چهره حنایی ما

۶

نشسته است چنان نقش ما در آن درگاه

که آفتاب بود داغ جبهه سایی ما

۷

تو پا به دامن منزل بکش، که تا دامن

هزار مرحله دارد شکسته پایی ما

۸

ز هاله ماه شود در ته سپر پنهان

اگر بلند شود آه بینوایی ما

۹

کجاست گوش سخن کش در انجمن صائب؟

که جوش کرد شراب سخنسرایی ما

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۱۹۵
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۳۴۷

نظرات