
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۶۷
۱
زهی به غمزه جانسوز برق مذهبها
به خنده شکرین نوبهار مشربها
۲
به یک کرشمه که در کار آسمان کردی
هنوز میپرد از شوق چشم کوکبها
۳
سبکروان به نهانخانه عدم رفتند
بر آستانه چو نعلین مانده قالبها
۴
نه روز اختر سیار ترک ما گیرند
نه شب به خواب روند این پرنده عقربها
۵
ازان به تیرگی شب خوشم که مجنون را
سیاه خیمه لیلی بود دل شبها
۶
گذشتم از سر مطلب، تمام شد مطلب
حجاب چهره مقصود بوده مطلبها
۷
بیا به عالم آسودگان خاک و ببین
ز دستبرد اجل پی بریده مرکبها
۸
فتاد تا به ره طرز مولوی صائب
سپند شعله فکرش شده است کوکبها
تصاویر و صوت


نظرات