صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۶۷۸

۱

یاد دارد تخت شاهان قلزم خضرا بسی

سرنگون گردیده زین کشتی درین دریا بسی

۲

خاک ها در کاسه سرکرده چون موج سراب

رهروان تشنه لب را جلوه دنیا بسی

۳

ترک دنیا پیش دنیادوستان باشد عظیم

ورنه در قاف قناعت هست ازین عنقا بسی

۴

نه همین قارون فرو رفته است در خاک سیاه

خویش را گم کرده اند از جستن دنیا بسی

۵

خاکساری چون سرافرازی نمی دارد زوال

کوهها را پشت سر دیده است این صحرا بسی

۶

شیشه پر زهر گردون چیست در دیر مغان

هر تنک ظرفی تهی کرده است ازین مینا بسی

۷

آسمان سنگدل از گریه ما فارغ است

یاد دارد پل ازین سیلاب بی پروا بسی

۸

از هزاران کس که می بینی یکی صاحبدل است

آهوی مشکین ندارد دامن صحرا بسی

۹

دست بردار از خم آن زلف چون چوگان که کرد

سروران را گوی میدان صائب این سودا بسی

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۶۶۰
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۳۶۸

نظرات