
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۶۹۸
۱
نیست اکسیری به عالم بهتر از افتادگی
قطره ناچیز گردد گوهر از افتادگی
۲
از تواضع افسر خورشید زرین گشته است
کم نمی گردد فروغ گوهر از افتادگی
۳
خصم سرکش را به نرمی می توان خاموش کرد
پست سازد شعله را خاکستر از افتادگی
۴
می تواند یک نفس آفاق را تسخیر کرد
هر که چون پرتو کند بال و پر از افتادگی
۵
از برای پرتو خود مهر می کرد اختیار
رتبه ای می بود اگر بالاتر از افتادگی
۶
رتبه افتادگی این بس که شاهان جا دهند
سایه بال هما را بر سر از افتادگی
۷
بر سر شاهان عالم می تواند پا گذاشت
هر که چون خورشید سازد افسر از افتادگی
۸
خصم بالا دست را خواهی اگر عاجز کنی
هیچ فنی نیست صائب بهتر از افتادگی
تصاویر و صوت

نظرات