
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۷۱
۱
اگر چه خوش نبود سیر بوستان تنها
گرفته ایم اجازت ز باغبان تنها
۲
بهار عمر، ملاقات دوستداران است
چه حظ کند خضر از عمر جاودان تنها؟
۳
دل به پاکی دامان غنچه می لرزد
که بلبلان همه مستند و باغبان تنها
۴
دل مرا به نسیم حمایتی دریاب
که یافته است بهار مرا خزان تنها
۵
سزای خیره نگاهان به آه من بگذار
که بارها زده بر قلب آسمان تنها
۶
اگر حیا دهدم فرصت سخن، دارم
هزار حرف زبانی به آن دهان تنها
۷
من و دو چشم تر و خاک کربلا صائب
ز عافیت طلبان سیر اصفهان تنها
تصاویر و صوت


نظرات
محسن حیدرزاده جزی
شکیب shakib.falaki@gmail.com