صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۷۳۰

۱

صبر کن بر آب تلخ و شور تا گوهر شوی

سرمپیچ از ترک سر تا صاحب افسر شوی

۲

هستی هر کس درین دیوان به قدر نیستی است

فرد باطل شو اگر خواهی که سردفتر شوی

۳

سهل باشد قلب دشمن را پریشان ساختن

خویش را بشکن اگر خواهی که سرلشکر شوی

۴

برق را پهلوی لاغر کهربای خرمن است

غم مخور ز اندیشه روزی اگر لاغر شوی

۵

خاطر از وضع مکرر زود درهم می شود

یک دو ساغر نوش کن تا عالم دیگر شوی

۶

تا نریزی آب نومیدی بر آتش حرص را

تشنه می میری اگر سرچشمه کوثر شوی

۷

مرد عشقی بر سر بازار رسوایی برآی

تا به کی از پرده ناموس در چادر شوی؟

۸

مهر خاموشی اگر صائب کنی نقش نگین

محرم اسرار مستان چون لب ساغر شوی

۹

این جواب آن غزل صائب که یاران گفته اند

مگذر از بیگانگی هر چند محرمتر شوی

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۳۹۶

نظرات