صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۷۴۳

۱

مکن طول امل را پیروی تا پیشوا گردی

عنان خود به هر موجی مده تا ناخدا گردی

۲

خس و خاشاک ساحل این سخن با موج می گوید

که در دریا برون آیی اگر بی دست و پا گردی

۳

درین وادی که هر سو چون خضر آواره ای دارد

نمی گردی بیابان مرگ اگر از خود جدا گردی

۴

به قدر آشنایان از سخن بیگانگی داری

در بیگانگی زن تا به معنی آشنا گردی

۵

به ترک آرزو بر آرزو دل دست می یابد

برآید مدعاهایت اگر بی مدعا گردی

۶

به دنبال هوای دل ز غفلت می روی، اما

به جان خواهی رسیدن زین سفر روزی که واگردی

۷

درین درگاه سعی هیچ کس ضایع نمی ماند

به قدر آنچه فرمان می بری فرمانروا گردی

۸

تجلی تیغ بازی می کند در هر سر سنگی

به گرد طور تا کی در تمنای لقا گردی؟

۹

مسمای کسی خوب است با اسمش یکی باشد

تو با این نام، صائب تا به کی گرد خطا گردی؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۴۰۲

نظرات