صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۷۵۳

۱

مکن تقصیر در افسوس تا جان در بدن داری

که بهر لب گزیدن سی محرک در دهن داری

۲

جهان از تنگ خلقی بر تو زندانی است پروحشت

وگرنه یوسفستان است اگر خلق حسن داری

۳

به غربت گر شوی قانع، گل بی خار می گردد

همان خاری که در پیراهن از شوق وطن داری

۴

مهیا باش زخم گاز را در پرده شبها

زبان آتشین چون شمع تا در انجمن داری

۵

بپوشان از دو عالم دیده و مستانه راهی شو

اگر امید افتادن در آن چاه ذقن داری

۶

مهیا باش صائب زخم چندین خار بی گل را

گل بی خاری از دوران اگر در پیرهن داری

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۴۰۷

نظرات