صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۷۹۲

۱

به توحید خدا همچون الف گویاست تنهایی

دویی در پله شرک است و بی همتاست تنهایی

۲

تجرد پیشگان را نیست کثرت مانع از وحدت

که در دریای لشکر چون علم تنهاست تنهایی

۳

به اندک سختیی رو از تو گردانند همراهان

روی گر در دهان اژدها همپاست تنهایی

۴

حدیث قاف و عنقا را مدان افسانه چون طفلان

که کوه قاف کنج عزلت و عنقاست تنهایی

۵

دل رم کرده هر کس را بود در سینه، می داند

که صحبت دامگاه و دامن صحراست تنهایی

۶

تجرد شهپر پرواز گردون شد مسیحا را

زمین گیرست جمعیت، فلک پیماست تنهایی

۷

چو مرغ خانگی بر گرد آب و گل نمی گردد

همای خوش نشین اوج استغناست تنهایی

۸

چو بوی گل که در آغوش گل با گل نیامیزد

اگر چه هست در دنیا، نه در دنیاست تنهایی

۹

ز خود دورافکند چون نافه صائب سایه خود را

غزال وحشی دامان این صحراست تنهایی

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۴۲۷

نظرات