صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۷۹۶

۱

تا رخ از باده گلرنگ برافروخته‌ای

جگر لاله‌عذاران چمن سوخته‌ای

۲

نیست صیدی که دلش زخمی مژگان تو نیست

گرچه از شرم و حیا باز نظر دوخته‌ای

۳

می‌توانی به نگاهی دو جهان را دل داد

اینقدر دل که تو بر روی هم اندوخته‌ای

۴

مژه در دیده نظارگیان خواهد سوخت

این چراغی که تو از چهره برافروخته‌ای

۵

سوزنی نیست که در خرقه ما نشکسته است

چه نظر بر دل صد پاره ما دوخته‌ای؟

۶

می‌شود کار دو عالم چو به یک شیوه تمام

اینقدر شیوه تو از بهر چه آموخته‌ای؟

۷

من کجا هجر کجا، ای فلک بی‌انصاف

به همین داغ بسوزی که مرا سوخته‌ای!

۸

می‌دهد بوی دل سوخته صائب سخنت

می‌توان یافت درین کار نفس سوخته‌ای

تصاویر و صوت

کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۸۱۸
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۴۲۸

نظرات