
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۸۱۰
۱
پرده بردار ز رخسار که دیدن داری
سربرآور ز گریبان که دمیدن داری
۲
منت خشک چرا می کشی از آب حیات؟
تو که قدرت به لب خویش مکیدن داری
۳
چشم بد دور ز مژگان شکار اندازت
که بر آهوی حرم حق تپیدن داری
۴
می چکد گرچه طراوت ز تو چون سرو بهشت
قامتی تشنه آغوش کشیدن داری
۵
فکر تسخیر تو چون در دل عاشق گذرد؟
که در آیینه ز خود فکر رمیدن داری
۶
می کنم رحم به دلسوختگان ای لب یار
گر بدانی که چه مقدار مکیدن داری
۷
صائب این پنبه آسودگی از گوش برآر
اگر از ما هوس ناله شنیدن داری
تصاویر و صوت

نظرات
سیداکبرسلیمانی