
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۸۴
۱
دلکوب نیست حادثه دنیاپرست را
ماهی ز حرص طعمه فرو خورد شست را
۲
دنیا به اهل خویش ترحم نمی کند
آتش امان نمی دهد آتش پرست را
۳
دست از جهان بشوی که اطفال حادثات
افشانده اند میوه این شاخ پست را
۴
از هر ترنمی دلش از جای می رود
هر کس شنیده است ندای الست را
۵
از بند گشت شورش مجنون زیادتر
زنجیر، تازیانه بود فیل مست را
۶
صائب خموش باش که در مجلس شراب
داروی بیهشی است سخن می پرست را
تصاویر و صوت


نظرات