صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۸۴۴

۱

باش در ذکر خدا دایم اگر جویایی

کاین براقی است که تا عرش ناستد جایی

۲

پای من بر سر گنج است ز جمعیت دل

نیست در دستم اگر چون دگران دنیایی

۳

لاله را نعل بود بر سر آتش در کوه

در ره سیل حوادث تو چه پا برجایی

۴

چشم خفاش ز خورشید ندارد قسمت

ورنه در دیده روشن گهران پیدایی

۵

طوق هر فاخته ای دیده حیرت زده ای است

در ریاضی که بود سرو سهی بالایی

۶

چشم کوته نظر آیینه ظاهربین است

ورنه در سینه هر قطره بود دریایی

۷

صائب از هر دو جهان قطع نظر آسان است

اگر از جانب معشوق بود ایمایی

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۶۶۸
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۴۵۴

نظرات

user_image
موسی عبداللهی
۱۴۰۲/۰۶/۲۸ - ۱۰:۵۴:۵۱
  🔹شرح ابیات: 🔰در حالی که در ذکر خدا باشی و همواره به دنبال او باشی، یک براقی وجود دارد که جایش تا سرسعادت آسمان است. پای من بر سر گنج است و از جمعیت دنیا هیچ ارزشی ندارد. در دست من هیچ چیز نیست که مثل سایر مردم دنیا دنبال آن بروم. ✍️حتی اگر لاله هم بر سر آتش در کوه قرار گیرد، در میان سیلاب پیشامدهای زندگی، تو هیچ پای‌ماندی نداری. چشم خفاش به خورشید دسترسی ندارد وگرنه در چشمان روشن، همه یافته‌های گرانبها آشکار می‌شوند. ✅هر فاخته‌ای که بیندازد نظر، چشمانت به شگفتی در می‌آیند. این طوق (فاخته) نشانه‌ای است از علم در علوم ریاضی که در سطح بالا و برتری قرار دارد.(هرچه در دنیای پیرامون خود می‌بینیم، باعث حیرت و تعجب ماست. این جمله نشان می‌دهد که جهان پر از پدیده‌های عجیب و غریب است که ما را شگفت‌زده می‌کند وریاضیات دارای اصول و قوانینی است که بر اساس آن‌ها عمل می‌کند و برایمان حیرت‌انگیز و فراوان است.) 🔑چشم کوته‌نظر مثل آینه ای است که فقط ظاهر را نمایش می‌دهد. در حالی که در سینه هر قطره، یک دریاست.سعادتمند از هر دو جهان به راحتی دست بریده است، اگر تأییدیه‌ای از طرف معشوق بیاید.