صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۶۹۰۰

۱

با زهر چشم خنده هم‌آغوش کرده‌ای

بادام تلخ را چه شکرپوش کرده‌ای؟

۲

داریم چون قبا سر بندت هزار جا

ما را چه ناامید ز آغوش کرده‌ای؟

۳

تا چشم را به هم زده‌ای، از سپاه ناز

تاراج عافیتکده هوش کرده‌ای

۴

در پیش آفتاب چه پرتو دهد چراغ؟

گل را خجل ز صبح بناگوش کرده‌ای

۵

حق نمک چگونه فراموش من شود؟

داغ مرا به خنده نمک‌پوش کرده‌ای

۶

شکر توام ز تیغ زبان موج می‌زند

چون آب اگرچه خون مرا نوش کرده‌ای

۷

صائب ز فکرهای ثریا نثار خود

ما را چه حلقه‌هاست که در گوش کرده‌ای

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۴۸۵

نظرات

user_image
سلمان صحافی
۱۴۰۳/۰۱/۰۸ - ۱۲:۱۹:۳۲
عشق و اشتیاق توامان با نفرت و خشم! چه کرده ای صائب!