
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۶۹۱۲
۱
ای جان به قید گنبد خضرا چگونهای؟
ای باده در شکنجه مینا چگونهای؟
۲
ای شبنم بهشت که خورشید داغ توست
از اشتیاق عالم بالا چگونهای؟
۳
ای لالهای که چشم به صحرا گشودهای
زیر سیه گلیم سویدا چگونهای؟
۴
ای بادهای که خم ز تو بشکافت چون انار
در قید شیشه خانه دلها چگونهای؟
۵
ای شیشهای که سایه گل بر تو سنگ بود
در زیر دست حمله خارا چگونهای؟
۶
ای باد خوشخرام که گل سینهچاک توست
در کوچه بند زلف چلیپا چگونهای؟
۷
ای شعلهای که طور سپند فروغ توست
در مجمر شکسته دلها چگونهای؟
۸
ای شاهباز دامن صحرای لامکان
در تنگنای بیضه دنیا چگونهای؟
۹
ای برق خانهسوز که نعلت در آتش است
در تابخانه جگر ما چگونهای؟
۱۰
ای قطره از جدایی قلزم چه میکنی؟
ای موج بیکشاکش دریا چگونهای؟
۱۱
دریا ز انتظار تو بر خاک میتپد
ای قطره از جدایی دریا چگونهای؟
۱۲
صائب جواب آن غزل مولوی است این
کای گوهر فزوده ز دریا چگونهای؟
تصاویر و صوت

نظرات