
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۷۰۹
۱
پوشیده گر به زلف کنی روی خویش را
آخر چسان نهفته کنی بوی خویش را؟
۲
بی اختیار بوسه بر آیینه می زنی
گر بنگری به دیده من روی خویش را
۳
ریزد ز عطسه مغز غزالان چین به خاک
گردآوری اگر نکنی بوی خویش را
۴
شیرازه هزار دل پاره پاره است
از شانه تار و مار مکن موی خویش را
۵
جوهر بس است سبزه شمشیر آبدار
زحمت مده به وسمه دو ابروی خویش را
تصاویر و صوت

نظرات